نمونه رای دادگاه کیفری ویژه اطفال قتل عمدی مرد مسلمان در اردبیل

شعبه 2 دادگاه کیفری یک ویژه اطفال و نوجوانان استان اردبیل

شاکی: آقای ع.ن. فرزند ر. و خانم د.ز. فرزند ق. با وکالت آقای ح.خ. فرزند الف. به نشانی شهرستان کرمی

متهم: آقای ه. فرزند ح. با وکالت آقای ع.خ. فرزند ج. و آقای م.ص.الف فرزند الف. هردو به نشانی تهران خیابان کریمخان

اتهام: قتل عمدی مرد مسلمان

گردشکار: اوراق و محتویات پرونده حکایت دارد از اینکه برابر گزارش فردی .. در تاریخ 9/4/94 مامورین پلیس 110 در ساعت 25 دقیقه تاریخ مذکور در خیابان آتون شهرستان بیله سوار حاضر و مشاهده می نمایند فردی به هویت س.ن. با مصدومیت شدید در فاصله حدود بیست متری منزل آقای ب.ج. به صورت دراز کش افتاده است که پس از حضور آمبولانس وی به بیمارستان بیله سوار منتقل و در اثر جراحات وارده فوت نموده است

 

فرد گزارش دهنده در اظهارات خود بیان داشته که شب در منزل پدر خانمش آقای ب.ج. حضور داشته که پس از ترک منزل به همراه مادر خود با تماس تلفنی مادر خانمش م.ه. اعلام اینکه فردی در حال کوبیدن درب می باشد. مجددا به محل برگشته و صدای فرد مصدوم را شنیده که درخواست کمک می نماید ولی به دلیل ترس جلو نرفته و بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفته است، پس از وصول گزارش جانشین محترم دادستان در بیمارستان حاضر و جسد مقتول را مشاهده نموده و پزشکی قانونی نیز براساس معاینه ظاهری علت فوت را بریدگی گردن و خونریزی ناشی از آن اعلام نموده است، در ادامه جانشین محترم دادستان از محل درگیری نیز معاینه و مشهودات خود را در صورتجلسه قید نموده است و دستورات لازم را صادر نموده است

تبلیغات متنی:     وکیل کیفری       بهترین وکیل کیفری تهران

در ادامه تحقیقات از دوستان نزدیک مقتول بنامان ف.ف، ع.ش. و س.ق. و تحقیق گردیده که اظهار داشته اند حدود ساعت 18 مورخ 8/4/94 با خودروی آقای ع.ش. و به همراه متوفی برای خرید آرم خالکوبی به شهرستان پارس آباد رفته و پس از خرید آٰرم به بیله سوار باز گشته اند در حین برگشت نیز در روستای اجیرلو از یک نفر یک بطری مشروب الکلی به قیمت ده هزار تومان خریداری نموده و س.ن. و ع.ش. مصرف نموده اند و پس از ورود به پیله سوار و رفتن به کافه، ف. و س. از س. و ع. به منزل س. رفته سپس به سالن ورزشی رفته اند

 

و به دلیل شرب خمر س.ن. برادرش ک.ن. جیبهای وی را گشته ولی چیزی پیدا نکرده است، در ادامه تحقیقات از افرادی بنامان ح.الف.، م.ج.، س.م.، س.ب.، ع.ه.، ع.ه. و خانم الف.الف.( مادر ع.ش.) ب.ش.، ک.ن.، ش.الف. و خانم م.ه. و دختر وی به نام ز.ج. تحقیق و به شرح( صفحه 96 پرونده) آقای ع.ش. احضار و اتهام قتل عمدی مرحوم س.ن. به وی تفهیم که با صدور قرار بازداشت موقت در تاریخ 10/4/94 به زندان مشگین شهر معرفی گردیده است در ادامه با توجه به گزارش مرجع انتظامی مبنی بر مشاهده شدن ه.الف. در شب حادثه در کنار مقتول بعد از خروج از سالن دستورات قضایی جهت تحقیق از مشارالیه صادر که در تاریخ 10/4/94 از نامبرده در مرجع انتظامی تحقیق و بیان داشته پس از خروج از سالن س.ن. را در کنار سالن مشاده کردم به یک خودرو تکیه داده بود با گوشی حرف میزد به محض اینکه به من نزدیک شد گوشی را قطع کرد و بعد به سمت کوچه مدرسه کوثر به راه افتادم او هم در کمربندی به من رسید و گفت میخواهم از سمت کوچه مدرسه کوثر بروم و منتظر دوستانم هستم تا بنده را با خودرو ببرند با همدیگر به سمت کوچه مدرسه کوثر رفتیم در طول مسیر گفت الکل خوردم، دوستانم نتوانستند بخورند و همه شان فرار کردند ... رسیدیم به جلوی منزل ب.ج. دقیقا به بنده گفت میخواهم در آن ساختمان نیمه کاره بنشینم و منتظر دوستانم هستم تا بیایند مرا ببرند او نشست و من رفتم منزل، حوالی ساعت 15( 15 دقیقه) به منزل خودمان رسیدم ...،

 

در تاریخ 11/4/94 مجددا از متهم یاد شده در شعبه 101 دادگاه کیفری دو توسط جانشین محترم بازپرس تحقیق گردیده که نامبرده پس از تشریح نحوه همراهی مقتول با وی اظهار نموده است که در جلوی ساختمان نمیه کاره مقتول با چاقو تهدید کرد که باید رابطه جنسی برقرار کنیم و باید به من لواط بدهید مرا با چاقو تهدید کرد و من ترسیدم گفتم چاقو را به من بدهید تا من خواسته شما را عملی کنم چاقو را گرفتم ایشان به من نزدیک شد من دستم را با چاقو به طرفش بردم قصد نداشتم ایشان را بزنم ولی چند ضربه که به ایشان زدم باز دست بردار نبود به طرف من هجوم می اورد و هر چقدر می زدم باز دست بردار نبوده هربار که به طرف من هجوم می اورد

 

من هم به ایشان با چاقو ضرباتی وارد می نمودم هوا تاریک بود نمی دانم چه تعداد ضربه زدم از جلو و عقب و کمر و هر کجا اصابت می نمود زدم فقط می خواستم که به طرف من نیاید این ضربات در مقابل ساختمان نیمه کاره شروع شد من که عقب می کشیدم ایشان نیز جلو می امد من نیز می زدم به طرف منزل ب ج عقب می کشیدم و ایشان جلو می امد به مقابل منزل ب ج که رسیدم البته در همان جا به زمین نیقتاد بلکه حدودا با فاصله ای که در کنار تیر برق وسطی بود به زمین افتاد و من در همانجا گوشی های ایشان را که دو گوشی بود برداشتم البته از جیب ایشان بیرون کشیدم دیدم دیگر نمی تواند تکان بخورد و خون از ایشان جاری بود به سمت خانه خودمان دویدم رفتم خون چاقو و گوشی را شستم و رفتم خوابیدم.... چاقو را در لانه کبوترها که سقف ان ایرانیت است و گوشی ها را بالای دیوار حیاط روی ابرو بالای پشت بام گذاشته بودم در ادامه با حضور متهم گوشی ها و چاقواز محل اختفای اعلامی کشف و بازسازی صحنه قتل با حضور متهم صورت گرفته و اظهارات وی در محل فیلمبرداری و ضبط شده است،در ادامه با توجه به اقرار متهم اتهام وی دایر بر قتل عمدی تفهیم و با صدور قرار بازداشت موقت به کانون اصلاح و تربیت معرفی گردیده است و آقایان خ و م جراحات با چاقو مکشوفه از پزشکی قانونی واصل که اعلام نموده اند

 

آلت قتاله می تواند چاقوی مکشوفه یا چاقوی مشابه باشد ،وکیل شکات در بیان شکایت موکلین خود تقاضای قصاص از سوی موکلین خود را مطرح نموده است از متهم آخرین دفاع اخذ که در این مرحله اظهار نموده بخاطر دفاع از عفت و حریم شخصی مجبور شدم ضرباتی به مقتول وارد نمایم و قبل از اینکه از ایشان جدا شوم و محل را ترک نمایم ایشان به زمین خورد و گفت غلط کرده ام و نجاست خورده ام ،در ادامه قرار جلب به دادرسی از سوی جانشین محترم بازپرس صادر و متعاقبا کیفر خواست صادر و پرونده به این شعبه ارسال گردیده است،ضمنا در خصوص متهم ع ش نیز قرار منع تعقیب صادر گردیده است در ادامه اقدامات دفتری از سوی دفتر محترم صورت گرفته و وکیل متهم لایحه ای کتبی ارایه و ایراداتی مطرح نموده که در خصوص یکی از ایرادات مبنی بر عدم تشکیل پرونده شخصیت با دستور دادگاه اقدامات لازم از سوی بازپرس محترم شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب بیله سوار صورت گرفته و پرونده شخصیت واصل گردیده است، در ادامه وقت رسیدگی به تاریخ 12/2/95 تعیین که پس از اخذ اظهارات نماینده محترم دادستان و شکات و وکیل انان متهم در دفاع از خود اظهار نموده....ساعت 11 یا 30/11 شب رفتم سالن ورزشی نتوانستم بمانم، دوست دخترم زنگ زد رفتم بیرون .... می خواستم برم منزل خودمان دیدم سینا نزد ماشین ها ایستاده است به من نزدیک شد گفت من هم می خواهم بروم انجا دوستانم می ایند مرا سوار می کنند ،مست بود نمی توانست درست راه برود خیلی مست بود و نمی توانست درست حرف بزند خودش می گفت زیاد عرق خورده ام حدود 5 دقیقه رفتیم جلوی منزل خانم ه یک باغ بود گفته بود همان باغ می ایستم دوستانم می ایند و مرا می برند مسیر من همانجا بود منزل ما نزدیک انجاست انجا که ایستاد گفت تو هم بمان کار دارم گفتم خانواده منتظرند، اصرار کرد

 

قبول نکردم یک دفعه چاقوی فشاری زرد رنگ از جیبش در اورد گفت اگر نیایی با چاقو می زنم با تو کار دارم گفتم چکار داری گفت بیا کارت دارم بعد چاقو در اورد و گفت باید با تو لواط کنم ، ترسیده بودم چاقو را به سینه من گرفته بود از یقه ام هم با دستش گرفته بود من هم گفتم باشد چاقوات را بده قبول می کنم چاقو را داد به من کمرم را گرفت هر چه هل دادم نشد می خواست با زور تجاوز کند من نمی توانستم از دستش فرار کنم زورش از من زیاد بود هیکل وی از من بزرگ بود ترسیدم حالت وحشتناکی داشت چاقو را طرفش گرفتم نمی دانستم می خورد یا خیر ولی ول نمی کرد،... در ادامه در خصوص سوال دادگاه در مورد اثار ساییدگی و کبودی در سر و صورت و گونه مقتول اظهار داشته ... که من اصلا مشت نزدم در مورد ساییدگی هیچ چیز یادم نیست در مورد ضربات پشت می دانم به کجایش ضربه خورده است اگر ایشان مرا ول می کرد چرا باید می ایستادم من قصد فرار داشتم نه قصد زدن وی ، قصد دفاع از خودم داشتم، در ادامه اظهار نموده ؛ مقتول با دو دستش کمرم را گرفته بود و ول نمی کرد، وکلای متهم نیز در دفاع از موکل خود به بحث دفاع مشروع استناد و اظهار نموده اند متهم در دفاع از حیثیت خود اقدام نموده و انگیزه ای نیز برای قتل نداشته است و در بند دیگری ازدفاعیات عنوان کرده که اگر اصل دفاع محرز باشد اثبات این که وی بیش از حد تناسب و نیاز اقدام کرده با خانواده مقتول است.... باید اثبات شود که موکل حرمت عمل ارتکابی را درک می کرد و مطابق ماده 120 قاعده درا می بایستی لحاظ گردد. در ادامه در خصوص وضعیت روانی و میزان رشد عقلی وی سوالاتی از نامبرده شده که اظهار نموده در زمان ارتکاب جرم 17 سال و 4 ماه سن داشته و سابقه بیماری روانی نداشته و اهل ورزش می باشد و دارای یک دوست دختر بوده و قصد داشته در صورت لزوم با وی ازدواج نماید، از متهم آخرین دفاع در خصوص اتهام قتل عمدی اخذ و وکیل متهم دفاعیات خود را اعلام نموده است، مشاور محترم نیز نظریه خود را به صورت کتبی اعلام  نموده است پرونده بیش از این حکایتی ندارد.

رأی دادگاه

در خصوص اتهام آقای ه.الف. فرزند ح. متولد 1376، شغل محصل، اهل و ساکن بیله سوار، مجرد، مسلمان، فاقد سابقه کیفری و بازداشت از تاریخ 11/4/94 با صدور قرار بازداشت موقت، با وکالت آقایان ع.خ. و م.ص. وکلای دادگستری دایر بر قتل عمدی یک مرد مسلمان( مرحوم س.ن.) با استفاده از چاقو در تاریخ 8/4/94 در شهرستان بیله سوار موضوع شکایت آقای ع.ن. و خانم د.ز. اولیاء دم متوفی با وکالت آقای ح.خ. وکیل پایه یک دادگستری و حسب کیفر خواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بیله سوار بدین شرح مختصر که در تاریخ یاد شده متهم به همراه مقتول در حین بازگشت از سالن ورزشی بوده که در مقابل منزل آقای ب.ج. با وی درگیر و با استفاده از چاقو ضربات متعددی به بدن وی وارد و از محل متواری و چاقوی مذکور و دو دستگاه گوشی تلفن همراه مقتول را در منزل پدری خود مخفی کرده و مصدوم پس از انتقال به بیمارستان فوت نموده است، علیهذا با عنایت و مداقه در جامع اوراق و محتویات پرونده از جمله گزارش اولیه پلیس آگاهی و پلیس 110، صورتجلسه تنظیمی از سوی جانشین محترم دادستان در صفحه 5 پرونده مبنی بر مشاهده وجود خون در روی درب و علامت کف دست خون آلود روی درب منزل آقای ج.، گزارش معاینه جسد اولیه به شرح صفحه 46 پرونده، اظهارات آقای ش.الف. در صفحات 81، 86 و 91 پرونده مبنی بر تشریح مشهوداتش در زمان مراجعه به محل درگیری بلافاصله پس از درگیری و مشاهده مقتول در وضعیت حاد مصونیت و تماسش با پلیس 110، اظهارات خانم م.ه. مادر زن آقای ش.الف. و همسر آقای ج. مبنی بر کوبیده شدن درب منزل توسط مقتول و اصرارش برای باز کردن درب منزل و نیز اظهارات دختر خانم ه. بنام ز.ج. در صفحه 87 مبنی بر تایید اظهارات مادرش به شرح مذکور، اظهارات متهم در صفحات 142 و 149 پرونده نزد جانشین محترم دادستان و اقرار مشارالیه به زدن ضربات متعدد چاقو به بدن مقتول در محل درگیری از قسمت های مختلف بدن وی و کشیدن ایشان از مقابل درب آقای ج. در هنگام باز کردن درب و نیز اقرار متهم به برداشتن دو دستگاه گوشی متعلق به مقتول از جیب وی و مخفی نمودن گوشی ها و چاقو در منزل، صورتجلسه کشف چاقوی با دسته زرد رنگ ضامن دار و گوشی های مسروقه از محل اختفاء اعلامی متهم در منزل پدری اش در حضور جانشین محترم دادستان و صورتجلسه بازسازی صحنه قتل و اقرار متهم در بازسازی صحنه و تشریح نحوه درگیری و نحوه ایراد ضربات چاقو به مقتول به شرح فیلم مضبوط که پیوست پرونده می باشد،

 

گزارش کامل معاینه جسد به شرح صفحات 237 تا 240 پرونده بدین شرح مختصر که پس از تشریح نوع و میزان صدمات و جراحات وارده به سر و صورت و گردن و گونه ها و طرفین پل بینی و جلوی گوش و 26 مورد جراحت وارده به بدن مقتول اعلام گردیده « با توجه به صدمات شرح داده شده بنظر می رسد که بریدگی ها توسط آلت قتاله لبه حادث شده باشند ... علت فوت خونریزی داخلی و خارجی بعلت پارگی احشاء داخلی( ریه، دیافراگم، کلیه) ناشی از اصابت جسم تیز نا مشخص به قفسه سینه و شکم تعیین می گردد ...» و با توجه به اظهارات متهم در جلسه دادگاه بدین شرح اجمالی که در صفحه .. پرونده اظهار نموده « ... قصد قتل نداشتم ... قبول دارم چاقو دارم چاقو زده ام ولی از خودم دفاع کردم از من درخواست لواط کردن داشت از خودم دفاع کردم ...» « ... از یقه ام با دستش گرفته بود بعد از اینکه چاقو را به من داد از کمرم گرفت، هر چه هل دادم نشد می خواست تجاوز کند من نمی توانستم از دستش فرار کنم، زورش از من بیشتر بود، چاقو را به طرفش گرفتم نمی دانستم می خورد یا خیر؟ لایحه 357 و تناقض اظهارات فوق الاشعار با توضیحات متهم در صفحات 145 و 146 بدین شرح که « ... چاقو را گرفتم سپس به من شد باز به من هجوم آورد و هر چقدر میزدم باز ایشان دست بردار نبود و هر چند بار که ایشان به طرف من هجوم می آورد من هم با چاقو به ایشان ضرباتی وارد می نمودم از جلو، عقب و کمر و هر کجا که چاقو اصابت می کرد می زدم فقط می خواستم که حرف من نیاید ... » و در صفحه 359 نیز بیان داشته که « ... قصد فرار داشتم نه قصد زدن، ایشان با دو دستش کمرم را گرفته بود ...» و انکار متهم در خصوص آثار سائیدگی کششی و کبودی ناشی از ضربات وارده به گونه ها و سر و صورت و گردن مقتول که حکایت از درگیری فیزیکی و ایراد ضرب بوسیله مشت یا هر وسیله دیگری غیر از چاقو دارد و حسب گزارش پزشکی قانونی در زمان درگیری متهم و مقتول حادث شده اند و با عنایت به اظهارات و دفاعیات وکلای متهم در جلسه دادگاه مبنی بر اینکه « 1- عمل موکل دفاع مشروع از آبرو و حیثیت خود تلقی می شود 2- متهم و خانواده وی از ح.ش. برخوردار بوده ولی مقتول فردی شرور و سابقه دار بوده و حادثه زمانی اتفاق افتاده که مقتول از زندان به مرخصی آمده بود 3- مقتول در زمان قتل الکل مصرف نموده و 11 میلی گرم الکل اتیلیک در خون وی کشف شده است و مقدار الکل بسیار بالاست و نشان از شرب خمر در زمان قتل دارد 4- متهم انگیزه ای برای قتل نداشته است و اختلاف و عداوتی با مقتول نداشته و از شرف خود دفاع کرده است

 

5- مقتول از قد بلند و هیکل حجیمی برخوردار بوده و مصرف مشروبات در بین جوانان نه تنها فرد را ضعیف نمیکند بلکه موجبات جری بودن مصرف کننده و جسارت و قدرت بیشتری برای وی می شود 6- متهم می خواسته از دست مقتول خلاص شود و بعد از گرفتن چاقو باز خطر بالقوه و بالفعل رفع نگردیده بود

7- وضعیت جسمانی مدافع و مهاجم متفاوت است نمی تواند معیار نوعی داشته باشد

8- درک عمل ارتکابی از سوی متهم براساس ماده 120 بایستی ثابت شود» که با عنایت به موارد فوق الاشعار اولا حسب اظهارات متهم مبنی بر اینکه( بعد از درخواست لواط از سوی مقتول به وی گفتم از چاقو می ترسم چاقو را به من بده خواسته ات را عملی می کنم چاقو را به من داد سپس به طرف من هجوم آورد» بر فرض صحت ادعای متهم در خصوص درخواست انجام لواط با وی و ترس و واهمه از گرفتن چاقو توسط مقتول به سوی ایشان، بنظر می رسد با گرفتن چاقو توسط متهم خطر فعلی یا قریب الوقوع رفع گردیده بوده و خطر دیگری متهم را تهدید نمی کرد و متهم با گرفتن چاقو و در اختیار داشتن آن از قدرت و توان بیشتری نسبت به مقتول برخوردار بوده است و صرفا درخواست مقتول و اصرار وی برای لواط در این شرایط نمی توانست خطر جانی یا حیثیتی برای متهم داشته و تهدید و یا خوفی را ایجاد کند، ثانیا: با توجه به اذعان متهم و وکیل ایشان مبنی بر اینکه مقتول مقدار زیادی مشروب الکلی مصرف نموده و مقدار یازده میلی گرم الکل در خون وی یافت شده است و نیز متهم در اظهارات خود در مراحل قبلی تحقیق در جلسه دادگاه اشاره نموده که( مقتول درست نمی توانست راه برود و خیلی مست بود و نمیتوانست درست حرف بزند) حکایت از این دارد که مقتول در زمان درگیری تعادل جسمانی نداشته و از قدرت کامل جسمانی نیز برخوردار نبوده است لذا دفاعیات متهم مبنی بر اینکه مقتول از کمر وی گرفته بود و رها نمیکرد و دفاعیات وکلای وی مبنی بر اینکه مصرف مشروب الکلی در بین جوانان باعث تجری و قدرت بیشتر می گردد قابل قبول بنظر نمی رسد کما اینکه از لحاظ علمی الکل در زمره مواردی دسته بندی می شود

 

که فعالیت بدن را کند کرده و سرعت عملکردهای حیاتی آن را کاهش می دهد در نتیجه فردی که الکل مصرف می کند به سختی راه میرود و بریده بریده صحبت می کند و قادر نیست که به سرعت از خود عکس العمل نشان دهد حتی مصرف زیاد الکل باعث کند شدن فرآیند تنفسی شده و به علت کمبود یا نرسیدن اکسیژن کافی به مغز می تواند باعث کما یا حتی مرگ شود که در ما نحن فیه با توجه به اظهارات متهم، مقتول در اثر مصرف زیاد دچار این عارضه بوده و نمی توانست درست راه برود و درست صحبت کند و بالعکس متهم هم بلحاظ وضعیت جسمانی که دارای قد بیش از 180 سانتی متر بوده و فیزیک بدنی مناسب را داشته و بنا به اذعان خود در امر ورزش نیز فعالیت داشته و از قدرت جسمانی کافی برخوردار بوده است و در وضعیتی که مقتول در زمان درگیری داشته و نسبت به متهم از وضعیت جسمی ضعیف تری برخوردار بوده است حتی بنظر می رسد بر فرض صحت ادعای متهم وی بدون چاقو نیز میتوانست از خود دفاع نماید یا فرار کند چون مقتول توان راه رفتن عادی خود را نیز نداشته است، ثالثا: با توجه به گزارش مورخ 10/4/94 مرجع انتظامی به شرح صفحه 139 پرونده در زمان تن پیمایی متهم هیچ گونه آثار زخم و جراحت تازه و قدیمی در بدن وی مشاهده نگردیده و متهم نیز ادعایی در این خصوص نداشته لذا بر فرضی که متهم ادعا نموده مقتول از کمر وی گرفته بود و رها نمی کرد به طور معمول در قبال ایراد جراحات متعدد از سوی متهم، مقتول در صورت داشتن توان کافی جسمانی بایستی از خود واکنش نشان داده و صدمه ای حتی جزئی به متهم وارد می نمود که در ما نحن فیه چنین اقدامی صورت نگرفته است

 

علیهذا بنظر می رسد خطری برای متهم ایجاد نگردیده تا در قبال آن دفاع نماید و بر فرض که خطری در بدو امر بوده باشد با اصابت چند ضربه چاقو و ایجاد جراحات در قسمت های مختلف بدن مقتول و خونریزی ناشی از جراحات وارده قاعدتا ضعف بدنی بیشتری در مهاجم( مقتول) ایجاد می شد و توان حمله و ایجاد خطر مجدد به متهم را نمی توانسته داشته باشد و متهم براحتی می توانست پس از ایراد چند ضربه از محل متواری گردد و ضرورتی برای ادامه درگیری نبوده است. رابعا: با توجه به تعداد جراحات ناشی از اصابت چاقو به بدن مقتول که 26 مورد گزارش گردیده که چهار مورد در قسمت سر و گردن،‌ هیجده مورد در قسمت سینه و شکم،‌ یک مورد در بازوی چپ و سه مورد در ناحیه پشت قسمت کتف و مهره ها و کمر بوده و با عنایت به اینکه در گزارش معاینه جسد قید گردیده آثار سائیدگی کششی و کبودی ناشی از ضربات وارده به گونه های مقتول نیز مشهود بوده و احراز شده که مقتول بغیر از متهم با فرد یا افراد دیگری در آن محل و در آن لحظه درگیر نبوده و صدمات فوق همزمان با جراحات دیگر از سوی متهم ایراد گردیده است و یا امعان نظر به اینکه در سیزده موارد از جراحات وارده به ناحیه سینه و شکم آلت جرح به داخل سینه و شکم نفوذ کرده و علت فوت مقتول نیز ناشی از اصابت چاقو به این نواحی و خونریزی ناشی از آن اعلام گردیده

 

و بنظر می رسد جراحات مذکور با توجه به عمق جراحات و نفوذ آن به داخل سینه و شکم و تساوی قد طرفین درگیر در حالتی ایجاد گردیده که مقتول نسبت به متهم حالت خمیده داشته است لذا با عنایت به موارد فوق الاشعار بنظر می رسد نه تنها متهم مدافع نبوده بلکه خود متهم مهاجم بوده و مقتول بلحاظ وضعیت جسمانی وضعیت قدرت بدنی ناشی از استعمال الکل حتی قدرت دفاع از خود را نیز نداشته و هیچ صدمه ای نیز به متهم و مهاجم بودن وی می باشد، فلذا دفاعیات متهم و وکلای وی در استناد به موضوع دفاع مشروع موجه بنظر نمی رسد، خامسا: با توجه به پرونده شخصیت متهم و مشاهده وضعیت جسمانی وی و اظهارات ایشان در مرجع تحقیق و دادگاه و بررسی صورت گرفته از سوی دادگاه در زمینه میزان رشد و کمال عقلی متهم،‌ مشارالیه در کمال رشد و عقل مرتکب جنایت گردیده و ادله ای در اثبات خلاف آن ارائه نشده است و با عنایت به اینکه نامبرده در زمان ارتکاب جنایت 17 سال و 4 ماه سن داشته و اصل نیز بر این است که افراد مذکور با رسیدن به سن بلوغ عاقل می باشند و مسئولیت کیفری هم بر این مبنا براساس ماده 140 و 147 برای افراد ذکور دارای پانزده سال تمام قمری لحاظ گردیده است مگر در صورت اثبات خلاف آن که در ما نحن فیه چنین ادله ای ارائه نگردیده و حاصل نشده است علیهذا بنا به مراتب مذکور هیات حاکمه دادگاه با توجه به اقرار متهم به زدن ضربات چاقو به مقتول و رد دفاعیات متهم و وکلای وی درخصوص دفاع مشروع و منتفی دانستن اصل دفاع مشروع و با عنایت به حصول علم متعارف از جامع موارد احصائی به شرح مرقوم مبنی بر قصد ایراد جنایت متهم نسبت به مقتول و نیز تعمدی و کشنده بودن اقدامات متهم اتهام انتسابی به مشارالیه دایر بر قتل عمدی مرحوم س.ن. را محرز و مسلم تشخیص و مستندا به مواد 140، 147، 164، 211، بند الف و ب ماده 290، 301، 312، 351 و 381 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و با توجه به تقاضای قصاص از سوی اولیاء دم مقتول حکم بر محکومیت متهم ه. فرزند ح. به یکبار قصاص نفس از بابت قتل عمدی یک مرد مسلمان با اذن اولیاء دم متوفی صادر و اعلام می دارد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان محترم عالی کشور می باشد.

نظر بدهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد